اَسرار/غیب/خفی در قرآن
امور مخفی. مفهوم قرآنی اسرار را در دریافتی عام میتوان شامل «حروف مقطعه» (نک. فخر رازی، تفسیر، 3/2) و معانی مخفی یا درونی (باطن) آیات قرآن دانست که با معانی لفظی و بیرونی (ظاهر) آنها متفاوت است.
نویسنده: شیگهرو کامادا
مترجم: سیده زهرا مبلغ
مترجم: سیده زهرا مبلغ
امور مخفی. مفهوم قرآنی اسرار را در دریافتی عام میتوان شامل «حروف مقطعه» (نک. فخر رازی، تفسیر، 3/2) و معانی مخفی یا درونی (باطن) آیات قرآن دانست که با معانی لفظی و بیرونی (ظاهر) آنها متفاوت است. برخی از عارفان و برخی از اندیشمندان شیعی به چنین ساحتی از تفکر معتقدند و عموماً آن را به روایتی مستند میسازند که بر چهار سطح معنایی متن قرآن دلالت دارد (نک. ملاصدرا، مفاتیح، 39؛ Bowering, Mystical؛ نک. Bowering, Scriptural "senses"; Lazarus-Yafeh, Are there allegories). انواع گوناگون علوم خفیه در زمرهی غیب الهی دستهبندی میشود، که جز خداوند هیچ کس به آن علم ندارد. (نک. نمل: 65) قرآن تأکید میکند که خداوند به همه چیز، خواه انسانها آن را مخفی بدارند و خواه آشکار کنند، علم دارد؛ چرا که او پروردگار جهانیان است. از آنجا که آسمانها و زمین شامل انسانها و همهی اعمال و رفتار بیرونی و خصوصیات روانی آنهاست، قاعدتاً پروردگار بر انسانها و روح آنها نیز حاکم است. واژهی «غیب» حاکی از اسرار منحصراً الوهی است که ادراک بشر از دستیابی به آنها عاجز است. از سوی دیگر، واژهی سِرّ به طورکلی بر امور مخفی و به طور خاص بر آنچه انسانها در ذهن خود پنهان میکنند دلالت دارد. فعلهای مختلف از ریشهی س ر ر، به علاوهی واژگان مشتق از ریشههای خ ف ی و ک ت م، برای بیان عمل پنهان کردن و پوشاندن به کار میرود. واژگان مشتق از این سه ریشه اغلب به نحو یکسانی به کار میروند، از جمله در آیات 77 بقره (س ر ر)، 284 بقره (خ ف ی) و 33 بقره (ک ت م).
قرآن تأکید میکند که خداوند به همه چیز، خواه انسانها آن را مخفی بدارند و خواه آشکار کنند، علم دارد؛ چرا که او پروردگار جهانیان است. از آنجا که آسمانها و زمین شامل انسانها و همهی اعمال و رفتار بیرونی و خصوصیات روانی آنهاست، قاعدتاً پروردگار بر انسانها و روح آنها نیز حاکم است. ویژگیهای مختلف روح مانند فضیلت، شرارت، ایمان، بیایمانی، حب و خشم گاهی در اعمال رفتاری و گفتاری انسانها ظاهر میشود و گاهی پنهان میماند. آنگونه که از سیاق آیات 225، 283 بقره و 36 اسراء فهمیده میشود (نک. بقره: 284 و طباطبایی، میزان، 435/2-437)، حکم نهایی خداوند در همهی موارد براساس احوال درونی روح انسان است که بنیان رفتار بیرونی اوست، خواه این احوال آشکار یا پنهان باشد. آموزهی مذهبی تقیه که مبتنی بر آیهی 106 نحل (همچنین آل عمران: 28) است، متضمن مفهوم قرآنی علم مطلق خداوند است، که خداوند از طریق آن به نیت حقیقی مؤمون، که در پس اظهارات بیرونی مخالف با میل او پنهان شده، آگاه است.
از آنجا که واژگان «سِرّ» و «خَفّی» (أخفی) در قرآن ظاهراً به امور سرّی یا به ساحات پنهان آگاهی انسان دلالت دارد، صوفیان این امور را در نظریههای مربوط به ظرافتهای درونی (لطائف) صورتبندی میکنند، که نوعی روانشناسی دینی برای تحلیل ساختار آگاهی درونی انسان است. مثلاً قشیری (د. 465) در رسالة (46، 47) که یکی از کتابهای تعلیمی مشهور در تصوف است، ساختاری چهار بعدی شامل نفس، قلب، روح و سر برای آگاهی انسان ترسیم میکند. سرّ، آخرین و عمیقترین بُعد آگاهی انسان، محل مشاهده و دریافت حقیقت توحید ربوبی است. هرچند متفکران گوناگون تصویری متفاوت از لطائف ترسیم و ارائه میکنند، در بسیاری از صوفیان و فلاسفهی عرفانی مشرب متفقند که محل سرّ در عمیقترین ساحت آگاهی انسان و همان محل دریافت اشراقهای ربوبی است.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی حسین خندقآبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
قرآن تأکید میکند که خداوند به همه چیز، خواه انسانها آن را مخفی بدارند و خواه آشکار کنند، علم دارد؛ چرا که او پروردگار جهانیان است. از آنجا که آسمانها و زمین شامل انسانها و همهی اعمال و رفتار بیرونی و خصوصیات روانی آنهاست، قاعدتاً پروردگار بر انسانها و روح آنها نیز حاکم است. ویژگیهای مختلف روح مانند فضیلت، شرارت، ایمان، بیایمانی، حب و خشم گاهی در اعمال رفتاری و گفتاری انسانها ظاهر میشود و گاهی پنهان میماند. آنگونه که از سیاق آیات 225، 283 بقره و 36 اسراء فهمیده میشود (نک. بقره: 284 و طباطبایی، میزان، 435/2-437)، حکم نهایی خداوند در همهی موارد براساس احوال درونی روح انسان است که بنیان رفتار بیرونی اوست، خواه این احوال آشکار یا پنهان باشد. آموزهی مذهبی تقیه که مبتنی بر آیهی 106 نحل (همچنین آل عمران: 28) است، متضمن مفهوم قرآنی علم مطلق خداوند است، که خداوند از طریق آن به نیت حقیقی مؤمون، که در پس اظهارات بیرونی مخالف با میل او پنهان شده، آگاه است.
از آنجا که واژگان «سِرّ» و «خَفّی» (أخفی) در قرآن ظاهراً به امور سرّی یا به ساحات پنهان آگاهی انسان دلالت دارد، صوفیان این امور را در نظریههای مربوط به ظرافتهای درونی (لطائف) صورتبندی میکنند، که نوعی روانشناسی دینی برای تحلیل ساختار آگاهی درونی انسان است. مثلاً قشیری (د. 465) در رسالة (46، 47) که یکی از کتابهای تعلیمی مشهور در تصوف است، ساختاری چهار بعدی شامل نفس، قلب، روح و سر برای آگاهی انسان ترسیم میکند. سرّ، آخرین و عمیقترین بُعد آگاهی انسان، محل مشاهده و دریافت حقیقت توحید ربوبی است. هرچند متفکران گوناگون تصویری متفاوت از لطائف ترسیم و ارائه میکنند، در بسیاری از صوفیان و فلاسفهی عرفانی مشرب متفقند که محل سرّ در عمیقترین ساحت آگاهی انسان و همان محل دریافت اشراقهای ربوبی است.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی حسین خندقآبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}